رهبر انقلاب در صحبتهای خود درباره هرگونه رابطه ایران با آمریکا، بارها و بارها نسبت به دو نکته به طور خاص هشدار دادهاند: مقابله با نفوذ آمریکاییها و عدم اعتماد به آنها. اطلاعاتی که سردار سرلشکر دکتر «محسن رضایی» دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام فاش کرد، نشان میدهد که نهتنها نفوذ آمریکاییها و اعتماد به آنها در فضای علمی کشور در شرف ورود به مرحلهای تازه است، بلکه ظاهراً برخی مقامات دانشگاهی در کشورمان با مهماننوازی ویژهای که از ایرانیها سراغ داریم، به استقبال تلاشهای جاسوسان آمریکایی برای براندازی در کشورمان رفتهاند. سفر هیئتی به ظاهر علمی از آمریکا (که در رأس آنها عضو سابق سازمان سیا قرار داشت) به کشورمان و بازدید آنها از دانشگاهها و پژوهشگاههای مهم ایران، باید زنگ خطری باشد که امیدواریم برای دولت به صدا درآمده باشد و یا دستکم از این پس به صدا دربیاید.
تجربهی تاریخی نشان میدهد که نظام سلطه در آستانهی برگزاری انتخابات، پروژههای ضدامنیتی را علیه جمهوری اسلامی ایران کلید میزند. مه به برخی از آنها اشاره می شود. طرحهای دشمن به اقتضای ماهیت شرایط، متفاوت است و حسب شرایط یکی از آنها یا ترکیبی از آنها را به کار میگیرد. از جمله مهمترین آنها میتوان به چند مورد زیر که در ایام انتخاباتهای گذشته نیز انجام شده اشاره کرد: ۱. نفی ماهیت اجتماعی انتخابات: با توجه به اینکه اهمیت انتخابات به کاربست قدرت اجتماعی در حوزهی مدیریت سیاسی برمیگردد، دشمن تلاش میکند تا انتخابات را در کشور مقولهای صوری نشان دهد که نمیتواند سرنوشت سیاسی را تحتتأثیر قرار دهد. در این فضا، مباحثی از این قبیل شایع میشود که همهچیز از قبل شکل گرفته و انتخابات بیتأثیر است. در مقابل این سیاست، بایستی تاریخ تحول جمهوری اسلامی و نقش سازندهی دورههای مختلف انتخابات در آن تبیین شود تا اینکه مشخص گردد که در جمهوری اسلامی، ادارهی جامعه به انتخاب مردم متکی بوده و هست. به عبارت دیگر، انتخابات منصهی ظهور اراده و قدرت مردم است و این رویکرد اجتماعی لازم است برجسته شود. ۲. نفی ضرورت: در این رویکرد، تلاش میشود که رأی افراد غیرضروری نشان داده و چنین شایع شود که بهقدر کفایت دیگران حضور دارند و لذا نیازی به مشارکت ما نیست. بعضاً نیز این عدم ضرورت بهدلیل نبود فرد یا کاندیدای خاصی توجیه میشود. درهرحال باید دانست که مشارکت حدومرز ندارد و لذا حضور بیشتر به واقعیتر شدن نتایج کمک میکند. لذا راهکار مقابله با این سیاست، نشان دادن نقش افراد در کلان انتخابات است. این موضوع باید تبیین شود که هر فرد در انتخابات ارزش خاص خود را دارد. ۳. نفی سلامت: در این رویکرد سعی میشود تا فرایند انتخابات نفی شود و در مجموع، اقدامی ناقص یا یکسویه ترسیم شود که نمیتواند ارادهی عموم را نشان دهد. در مقابل این رویکرد، لازم است شفافیت حقوقی و قاطعیت مدیریتی در اجرای قانون ملاک باشد تا هیچکس نتواند حریم حقالناس را نقض کند. در مجموع، اتخاذ سیاستی مبتنی بر قانونگرایی، عدالت، انصاف و شفافیت، میتواند ابزارهای دشمنان را در فضای مجازی و عینی، ناکارآمد سازد.
تصرف سرت زادگاه معمر قذافی توسط گروه تروریستی داعش و بیعت انصار الشریعه (قدرتمندترین گروه رادیکال لیبی) با ابوبکر البغدادی را می توان نقطه ی عطفی در تاریخ لیبی دانست. تعارض موجود میان گروه های لیبیایی و تشکیل دو دولت و دو مجلس در این کشور، عملا فضا را برای تشدید و رشد بنیادگرایی فراهم آورده، تا آن جا که رسانه های خبری از عزیمت شماری از رهبران داعش از عراق و سوریه به لیبی خبر داده اند.
فضای قبیله ای حاکم بر لیبی در کنار ناکارآمدی دول حاکم عملا لیبی را به سوی تجزیه سوق داده است، امری که پیامدهای بی شماری را بر امنیت شمال آفریقا و جنوب اروپا بر جای خواهد گذارد. لیبی نزدیکترین مرزهای آبی را در آفریقا به ایتالیا داشته و به یکی از مقاصد اصلی انتقال آوارگان و تروریست ها از اروپا به آفریقا و بالعکس تبدیل شده است.